- ۰ نظر
- ۰۴ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۳۶
خب.. قبل گفتن حرفام باید بگم تصمیم نداشتم که اینجا از زندگی واقعیم حرفی گفته بشه! ولی اینبار این تصمیم و شکستم چون میخام حرفامو بدون کم و کاست بگم D:
همهی آدما تو زندگیشون تصمیم های مختلف میگیرن و این عادیه.. ولی بعضی وقتا یه جاهایی، یه وقتا و ساعتایی، یه کسی یا کسایی،.. تصمیم های مهمی میگیرن!
شاید حتی اون آدم بزرگ باشه و یا حتی یه کارگر.. شاید پیر باشه یا جوون.. فقیر باشه یا ثروتمند..
مهم نیس شخص تصمیم گیرنده کیه!؟ مهم تصمیم و هدفیه که میگیره و میخاد انجام بده؛ ممکنه اون تصمیم بشه مهم نرین تصمیم زندگیش"..
توی این مدت که رشتم ریاضی بود خیلی افت تحصیلی داشتم، جدا خودمم تعجب کردم از معدل پایینم' ولی زود بیخیالش شدم.. مدام سرکوفت میخوردم و غر غرای خانوادم عصبیم میکرد..
تا اینکه بعد چن ماه با رفیق فابم (که به دلایلی دیگه باهم حرف نمیزدیم) درد و دل کردم! احساس آرامشی که بعد از گفتن حرفام داشتم بی نظیر بود! بماند که چیشد و چی گفتیم اما باعث شد که برای اولین بار تو زندگیم یه تصمیم مهم گرفتم؛ شاید جالب باشه اما این تصمیم، خیلی توی ذهنم بود اما باهاش کلنجار میرفتم.. حس میکردم اشتباهه یاشایدم بیمورد! مهم اینه قبولش کردم و برا اولین بار تو زندگیم ریسک عملی کردن تصمیممو به جون خریدم..؟
خب امیدوارم حرفام امیدوار کننده باشه.. چون من خودم الان احساس آرامش بهتری نسبت به قبل دارم و میدونم قراره داشته باشم" حداقل مثبت اندیشم:^